نشست "رسانه و
گردشگری در دوران کرونا" صبح روز سه شنبه 22 مهرماه به صورت آنلاین از سوی
دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها برگزار شد.
در این نشست دو تن از متخصصان حوزه گردشگری، دکتر مهرداد فرشیدی، عضو هیئت
علمی دانشگاه بینالود مشهد؛ دکتر فرید جواهرزاده، رییس انجمن علمی طبیعت گردی
ایران؛ و دکتر گیتا علیآبادی، مدیرکل دفتر مطالعات وبرنامهریزی رسانهها؛ ضمن
بحث و تبادل نظر به بررسی نقش رسانهها در توسعه صنعت گردشگری و راهکارهای برون
رفت از بحران گردشگری در دوره کرونا پرداختند.
دکتر گیتا علیآبادی، مدیرکل دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها در آغاز
این نشست با اشاره به پیامدهای ناشی از بیماری کرونا و رکود صنعت گردشگری در جهان
گفت:
نشست امروز به موضوع رسانه و
گردشگری در دوران کرونا اختصاص دارد که بهصورت ویدئو کنفرانس برگزار میشود. هدف از برگزاری این نشست بررسی مشکلات متاثر از کرونا
در گردشگری است و به همین منظورر از آقای دکتر فرشیدی عضو هیئت علمی دانشگاه
بینالود مشهد و جناب آقای دکتر جواهرزاده رئیس انجمن علمی طبیعتگردی ایران دعوت کردیم تا از نقطهنظرات این دوستان جهت بررسی معضلات و مشکلات و
ارائه راهکار استفاده کنیم. میدانیم بشر از ابتدای خلقت تاکنون در حال جابهجایی بهصورت مهاجرت یا تفریح و ... بوده است و تجربیات در قالب سفرنامه و تاریخ، آداب
و رسوم جوامع مختلف جمعآوری شده و
در اختیار آیندگان قرار گرفته است . تبادل فرهنگی هم از دستمایههای آن است و بر ابعاد دیگر در حوزه فرهنگ و
اقتصاد مؤثر بوده و جوامع را دستخوش تغییرات میکند. حال با توجه به نقش وسیع کرونا در افزایش مشکلات صنعت
گردشگردی چه راهکاری در این زمینه از طریق رسانهها میتوان ارائه
کرد و رسانهها چه نقشی جهت جلوگیری از افول
این صنعت و پایدار کردن آن خواهند داشت؟
در ادامه نشست، دکتر فرشیدی ؛
عضو هیئت علمی دانشگاه بینالود مشهد،ضمن تایید صحبت های دکتر علی آبادی افزود:
نقش رسانهها در همه ارکان جامعه بهویژه در
گردشگری بیبدیل است و یکی از ابزار اصلی توسعه گردشگری
جهت معرفی و شناساندن آن به مخاطب خاص خود، رسانه است. همانگونه که مستحضرید گردشگری
در این دوره نقش مهمی در زندگی بشر و جوامع ایفا میکند در حالی که در گذشته برای زندگی بشر چهار آیتم سرپناه، تغذیه، پوشاک و
امنیت در نظر گرفته میشد در حال حاضر بهدلیل گسترش شهرنشینی و معضلات بهوجود آمده در جامعه صنعتی آیتم پنجمی هم به این
مجموعه اضافه شده و آن موضوع گردشگری است یعنی گردشگری جهت رفع خستگی ناشی از
فعالیتهای روزمره و زندگی ماشینی و تقویت
جامعه جهت ادامه حیات و فعالیتهای روزمره. برای
قبولاندن و شناساندن این دو موضوع به جامعه نیازمند رسانههای پرکار و توانمند و مهمتر از آن متخصص در
این زمینه هستیم. یکی از معضلاتی که در بحث رسانه و گردشگری با آن مواجهیم عدم
تخصص اصحاب رسانه گردشگری است که بیشتر بر اساس تجربه کاری و علاقه شخصی به این
موضوع و گرایش روی آوردهاند. هنوز راهکاری در زمینه آموزشهای تخصصی گردشگری جهت پرورش کادر مجرب در نظر
گرفته نشده است. چه برسد به ایام کرونا. علیرغم مفرح و دلچسب بودن گردشگری که
اکثریت قریب به اتفاق را علاقمند به خود کرده بحث امنیت و سلامت جامعه سرلوحه از
مهمترین زیرساختهای توسعه گردشگری است. در حال حاضر نگرانی شدیدی از شیوع کرونا به دلیل سفر،
در جامعه گردشگری رسوخ کرده حال تا چه حد سفر در افزایش این پندمیک مؤثر است و
سلامت خانوادههارا دچار آسیب میکند، خود جای بحث است.
اگر در جامعه شاهد تعطیلی چندروزه و حرکت مردم به
مقصد اصلی نواحی شمالیهستیم، در واقع مقصدی است با امکانات متعلق به خودشان و در
کنار اقوام و بهره بردن از امتیازهای آن که تاثیری
در گردشگری بخش خصوصی و توسعه آن نخواهد داشت چرا که اکثراً از اماکن عمومی که بخش
خصوصی و دولتی تهیه و تدارک دیده استفاده نمیکنند. همانطور که مطلعیم رکن اصلی گردشگری حملونقل است که نگرانی استفاده از اتوبوس، قطار، هواپیما، را به دلیل شیوع کرونا
در پی خواهد داشت. نگرانی ضدعفونی مراکز اقامتی و رستورانها،عدم رعایت پروتکل توسط بازدیدکنندهها، لیدر و
فروش صنایع دستی و هر وجه ومنظری باعث رکود در صنعت گردشگری میشود. یکی از وظایف رسانهها زدودن این نگرانی از ذهن جامعهای است که احساس
خطر میکند از شیوع بیماری کووید 19 و بیعلت هم نیست چرا که مشکلاتش روز به روز در حال
افزایش است. وجود رسانهها با کادر متخصص و بینش دقیق که به
کنکاش موضودع بپردازند و ارزیابی دقیق از مشکلات داشته باشند بسیار ضروری است.
رسانهها باید به گونهای عمل کنند که هم مشکلات را به گوش مسئولان
برسانند و هم راهکار مشکلات را به لطف تخصصی که از آموزش متناسب دارند، در اختیار
جامعه بگذارند تا اطمینان در جامعه گردشگری به وجود آید و اطلاعات و مصادیقش برابر
شوند. آقای دکتر جواهرزاده بهعنوان یکی از
معاونین میراث فرهنگی استان خراسان رضوی بر این موارد اشراف کامل دارند. یکی از
مشکلات فعالان حوزه گردشگری خراسان رضوی که انسداد گردشگری را به دنبال دارد، عدم
اطمینان گردشگران نسبت به خدمات ارائه شده در مراکز گردشگری است بهطوری که گردشگر به مشهد میرود ولی ضریب استفاده وی از اماکن گردشگری بسیار پایینتر از تعداد گردشگران وارد شده به این منطقه است و به دلیل نگرانی و عدم اطلاع
از وضعیت آنجا در رابطه با اخبار واصله نسبت به ضدعفونی مراکز اقامتی و رعایت کامل
پروتکلها دچار بیاعتمادی میشود. این اطمینان خاطر را رسانهها میتوانند بهوجود آوردند بهشرطی که خود رسانهها هم معتمد مخاطبانشان باشند. بنده
بهعنوان فعال حوزه گردشگری به اخبار
این حوزه خیلی اعتماد ندارم بهدلیل اینکه میبینم افرادی این اخبار را نشر میدهند که خودشان در این زمینه تخصص لازم ندارند و
فقط منعکسکننده نظر مسئولان هستند. در صورتی که
رسالت رسانه نباید فقط محدود به این بعد باشد. رسانه باید منتقد باشد و به تحلیل
موضوع بپردازد و آنچه که صحیح است را بهعنوان وکیل
امین و مورد اعتماد مخاطب اطلاعرسانی کند. کرونا
موضوع ارتباط رسانه و گردشگری را به گونهای برجسته
کرد تا به راهکار خروج از بنبست گردشگری
بیندیشیم.
پس از وی ، دکتر جواهرزاده؛ رییس
انجمن علمی طبیعت گردی ایران اظهار داشت:
دکتر فرشیدی بهخوبی به اوضاع روز و حال جامعه و دنیا در شرایط پندمیک کرونا و مشکلاتش و نقش
رسانه در این میان اشاره کردند. من اجازه میخواهم به سؤالی که شما لحظاتی قبل مطرح فرمودید پاسخ دهم و آن نقش رسانه بهعنوان بنیادیتر و نظریتر چیست؟ یکی از ویژگیهای صنعت گردشگری بهطور ذاتی اطلاعاتمحور بودن است. بهطوری که اطلاعرسانی نقش بسیار فزاینده و مهم و بزرگی در این صنعت دارد. قطعاً بدون اطلاعرسانی فرایند عرضه و تقاضا در صنعت گردشگری
سرانجام نخواهد شد. من بهعنوان مخاطب،
مهمان، مشتری در صنعت گردشگری علاقمندیها و
تقاضاهایی دارم که تأسیسات گردشگری اعم از هتلها، دفاتر خدمات مسافرتی، ایرلاینها و ... قادر به
برآورده کردن آنها هستند. آنچه که من متقاضی یا مصرفکننده را به خدمات بقیه نهادها و دستگاههای ارائهکننده رهنمون میکند، همانا اطلاعرسانی است. اگر من اطلاعات و ویژگیهای مقاصد را ندانم، به هیچ عنوان آن مقصد را
انتخاب نخواهم کرد و لو اینکه تمایل زیادی به آن مقصد داشته باشم. برای مثال وقتی
نمیدانم کجا میتوان اسکی یا آبتنی کرد یا فضای مفرح و شادی را تجربه کرد، بههیچ عنوان این موارد را در لیست مقاصدم قرار نمیدهم. در اینجا اطلاعرسانی است که مرا جهت نیل به اهداف و مقاصد یاری میکند. پس در خصوص نقش بایسته اطلاعرسانی شکی نیست. بنابراین
اینگونه به تعریف واژگان میپردازند که صنعت گردشگری بسیار اطلاعاتمحور است و بدون آن معنا و مفهومی نخواهد داشت.
با این پیششرط باید دید نقش رسانهها چیست؟ رسانهها در این حوزه پیامرسان و انتقالدهنده هستند که نقش ارسال پیام از مقاصد به متقاضیان بر عهده دارد و به مدیریت
و راهبری این جریان میپردازد. بنابراین بدون شک در اینکه
مهمترین فاکتور در جریان توسعه صنعت گردشگری، رسانهها هستند، سخنی به گزاف نگفتهایم. از این جهت اگر
اطلاعرسانی را اصل و ویژگی مهم گردشگری
بدانیم یکی از ارکان توسعه آن، اطلاعرسانی در رسانهها است. اما در این روزگاری که دنیا با چالش عمده
کرونا مواجه شده است باید دید رسانهها چه نقش مهمی را
ایفا خواهند کرد؟ یکی از مهمترین آیتمها برای گردشگر و
مهمان در داخل یا خارج از کشور و یا فرد علاقمند به فعالیتهای گردشگری، سلامتی است بهطوری که همیشه در
سفر و گردشگری اول امنیت (security) و بعد خدمت (service) را مد نظر
داریم. عملاً اگر در جایی امنیت خاطر مشتری یا مهمان رعایت نشود، وی اصلاً به
خدمات توجه نخواهد کرد. چه بسیار گردشگرانی را داریم که برای استفاده از هتلهای پنج ستاره سفر نمیکنند بلکه علاقمند فضای امن و ساده هستند همچون چادر و کمپ. چالش عمدهای که امروزه گردشگری دنیا با آن مواجه شده security
و امنیت است که وجه غالبش سلامتی و مباحث بهداشتی است. گردشگری که قصد مسافرت
دارد، رعایت پروتکلهای بهداشتی در درجه اول اولویتهایش است و همه نگرانیاش حول و حوش سلامتی است. از این وجه اهمیت این موضوع بسیار زیاد است و شاهدیم
که در این ایام که رسانهها هم گردشگری را عامل جدی توسعه و
شیوع کرونا میدانندکه یکی از موضوعهای مهم بحث امروز ما هم خواهد بود. رسانههای مختلف مثل صدا و سیما و ... با هشدارهای لحظه
به لحظه منع سفر، گردشگری را دچار آسیب و ضرر میکنند و عملاً به گونهای وانمود میشود که گردشگری عامل شیوع کرونا است در حالی که
شهر مالامال از ترددهای داخلی است که خود تأثیر بهسزایی در گسترش کرونا دارد.
خانم علیآبادی
اشاره کردید که افراد متخصص فعال در رسانههای گردشگری کمک شایانی به این صنعت خواهند کرد.
در این میان نشریات تخصصی حوزه صنعت گردشگری مؤثرترند، یا روزنامهها و مطبوعات سراسری و عمومی؟ نقش نشریات تخصصی
با توجه به مخاطب خاص خود بازرتر است یا نشریات سراسری با مخاطبان عام؟ با توجه به
وجود شبکههای اجتماعی و سرعت نشر اخبار در این
فضاها، نقش برجستةآنها در این حوزه چیست؟ آیا نقش مکمل رسانهها را بر عهده دارند؟ در حال حاضر در رسانههای اجتماعی شاهد بازدیدهای زیادی از موزههای مجازی هستیم بهطوری که سفرهای مجازی بسیار رواج یافته است، تأثیر این فضا بر این صنعت چیست؟
آقای دکتر فرشیدی
با توجه به مطالب ارزنده مطرح شده توسط آقای دکتر
جواهرزاده، باید گفت که واقعاً گردشگری در حال حاضر بسیار مظلوم واقع و متهم به
توسعه بیماری کووید 19 شده است. در صورتی که اینگونه نیست. باید پرسید چند درصد
مسافرانی که از وسایل حمل و نقل استفاده میکنند
گردشگرند؟ افرادی مسافرند و مثل تمام مردم در کوچه و خیابان در ترددند و از وسایل حمل
و نقل استفاده میکنند. اگر کسی در وسایل حمل و نقل به
کووید 19 مبتلا شد نباید به حساب گردشگری گذاشته شود. این اتفاق به دلیل عدم رعایت
پروتکل بهداشتی و مشکلاتی دیگر رخ داده است. طبق آمار سازمان حملونقل بینالمللی؛
یاتا، درصد گردشگری آنقدر کم است که عددی برای تعداد مبتلایان مسافران حمل و نقل
هوایی به خود اختصاص نداده است.
با توجه به حمل و نقل بهعنوان یکی از ارکان
گردشگری میتوان این موضوع یا بهنوعی ذهنیت و نگرانی را به بقیه ارکان مثل مراکز
اقامتی و رستورانها و ... تسری داد. اما باید گفت
مراکز اقامتی حکم خانه شما را دارد، محصور یا دربسته، همانطور که در خانه زندگی و
حفظ پروتکل بهداشت میکنید در مراکز اقامتی هم همانگونه خواهد بود. اخیراً برای حفظ و توجه به
پروتکلها غذا در رستوران هتل سرو نمیشود و به صورت پکیجهای کاملاً بهداشتی درب اتاق تحویل میشود تا درصد
انتقال بیماری به حداقل برسد. ولی همانطور که آقای جواهرزاده مطرح کردند در رسانههای ما بهنوعی برخورد
میشود که گردشگری را عامل اصلی شیوع
این بیماری میدانند بهطوری که جامعه را دچار ذهنیت منفی نسبت به این موضوع کرده اند. اینجاست که نقش
رسانهها بسیار مؤثر خواهد بود تا به مثبت
کردن این ذهنیتها بپردازند و واقعیتها را به گوش جامعه برسانند. چرا که رسانه نقش
واسط اصلی بین مسئولان و افراد جامعه را
دارند نه انتقالدهنده صرف، بلکه با تجزیه و تحلیل
اخبار، مواضع لازم و منطقی را به اطلاع جامعه و متقابلاً مسئولان برسانند. در حال
حاضر نشریات در حوزه گردشگری فقط به بخش تبلیغات و بازاریابی میپردازند. حتی نشریات تخصصیای که آقای جواهرزاده در تعدادی از آنها مطلب مینویسد و بنده هم دورادور با
آنها در ارتباطم، فاقد پرسنل تخصصی گردشگری در امر رسانه هستند و صرفاً بهدلیل علاقه به گردشگری و داشتن اطلاعات مطبوعاتی
و آگاهی از الفبای رسانهای جذب نشریه تخصصی گردشگری شده و
مطلب مینویسند و نشر میدهند. وقتی تخصص لازم وجود ندارد و هر حرفی که
شنیده میشود بدون فرصت تجزیه و تحلیل،
بلافاصله بهصورت خام به اطلاع مردم میرسد، پروسه مشکلزا پدید میآید. اتفاقی که این روزها در صدا و
سیما بسیار به چشم میخورد از این دست معضلات است. هر وقت
که یک یا دو روز آخر هفته تعطیلی است، بلافاصله اعلام به منع سفر میکنند و بعد از اتمام تعطیلات، افزایش آمار
مبتلایان بیماری کووید 19 را ناشی از سفرهای آخر هفته به دلیل جابهجایی از این مکان به آن مکان میدانند. در صورتیکه این واقعیت ندارد. وجود رسانه تخصصی در حوزه گردشگری به تحلیل و بررسی و
نقد موضوع با مسئولان منتهی میشود که با دلایل
کارشناسانه اجازه نمیدهد گردشگری بهعنوان عامل درجه اول شیوع این بیماری شناخته شود. رسانهها نتوانستند نقش خود را بهعنوان یک نقاد و
کارشناس مورد توجه مردم و مسئولان به اثبات برسانند و به جامعه نشان دهند. انتقال
خبر صحیح، بین منبع خبریا همان مسئولان و مصرفکننده خبر یا همان جامعه و مخاطبان، به خوبی انجام نمیشود. و این مهم، یکی از وظایف دوایر متولی،همچون
اداره مطبوعات در وزارت ارشاد است که آموزش و صدور مجوزهای تخصصی بر فعالیتهای تخصصی را بر عهده دارد. برای مثال کدسی که در
رشته عمران تحصیل کرده نمیتواند مجوز نشریه
تخصصی گردشگری بگیرد. در درجه اول رشته مرتبط و گذراندن آموزشهای وزارت ارشاد در این حوزه تخصصی، فرد را به
دریافت مجوز نشریه تخصصی گردشگری و فعالیت در این زمینه مجاز میکند بهطوری کهدر
این شرایط اعتماد به مطالب منتشره نشریات تتخصصی گردشگری افزایش مییابد. در جلسات مختلف با دوستانی آشنا میشوم که این حوزه را فقط به دلیل علاقه به گردشگری
انتخاب کردهاند که برای شروع خوب است ولی کافی
نیست. چرا که به علت عدم علم و آگاهی در این حوزه، فقدان تحصیلات آکادمیک، عدم
شرکت در دورههای آموزشی مختلف، تخصصی حاصل نمیشود و در نتیجه با نشر اخبار غیرکارشناسانه از
سوی آنان، شاهد ورشکستگی گردشگری خواهیم بود. باید اعتراف کرد که وضعیت معیشتی در
حوزه گردشگری، بسیار اسفبار است. در ترمینالهای اتوبوسرانی که وظیفه جابهجایی مسافران
گردشگری را بر عهده دند، شاهد جابهجایی بار و مسافران
معدودی هستیم. البته در امر حمل و نقل، ایرلاینها از این قاعده مستثنی هستند و به هزار و یک دلیل دخل و خرج میکنند در حالیکه شناورهای قشم در حال ورشکستگی هستند و قادر به پرداخت حقوق پرسنل نیستند. در
این بین وضعیت مراکز اقامتی متفاوت است چرا که بهدلیل مالکیت بر زمین و ملک و افزایش ارزش افزوده سالانه ملک، با وجود بسته
بودن و معرفی پرسنل جهت دریافت حقوق بیکاری، قادر به رتق و فتق امور خود هستند.
اما رستورانها، وسایل حمل و نقل زمینی و دریایی
علیرغم دریافت پوئنهایی از طرف دولت دچار مشکل هستند. تمام این
معضلات از آنجا شروع میشود که نتوانستیم اطمینان رسانهای را در مردم به وجود آوریم. واقعاً گشت و گذار
و گردش توسعهدهنده کووید 19 نیست. عدم رعایت پروتکل
بهداشت چه در زندگی روزمره و چه در سفر،احتمال ابتلا را به یک اندازه خواهد داشت.
و در صورت رعایت پروتکل بهداشت خطری متوجه مردم نخواهد شد.
همانطور که مطلعید گردشگری اشتغال مستقیم و
غیرمستقیم بسیار زیاد دارد. وقتی یک هتل مشتری خود را از دست میدهد فقط پرسنل 15 یا 20 نفره فعال در آن مدرکز
اقامتی دچار مشکل کاری نخواهد شد بلکه سازمانها و دوایر بخشهای مختلف که سرویسدهی هتل را بر عهده دارند نیز با مشکل مواجه
خواهند شد. بنابراین اگر دولت خواستار ممانعت از رشد کووید 19 به این شدتی که در
حال حاضر با آن روبهروییم، هست، نباید فقط گردشگری را
مقصر بداند. باید این موضوعات به وسیله رسانهها و بهصورت فراگیر با مردم مطرح شود و
کارشناسان رسانهای با تأکید بر تجزیه و تحلیل بخش
درست، در جهت انتقال آن به جامعه تلاش کنند. در اینصورت گناه گسترش کووید 19 را به حساب گردشگری و ارکان آن نخواهند گذاشت.
آقای دکتر جواهرزاده
با توجه به پرسش شما در زمینه نقش رسانهها اعم از تخصصی، فراگیر و شبکههای مجازی، خواهان ادامه بحث از این منظر هستم.
اکثر مخاطبان رسانهها، به رسانههای گروهی مثل تلویزیون، رادیو و
روزنامههای کثیرالانتشار اختصاص دارند و نقش
رسانههای تخصصی در این جریان آنقدر کمرنگ
و کوچک است که نمیتوان برای آن عدد و رقمی قائل شد.
عمده دلیل آن هم آن گروه از مردم هستند که بیشتر مخاطب عاممحسوب میشوندو به انتخاب مقاصد گردشگری میپردازند کهاز رسانههای عمومی بهره میبرند. رسانههای تخصصی اکثریت مخاطب مردمی را ندارند و بیشتر با متولیان و دستاندرکاران خانواده گردشگری در ارتباطاند. برای مثال بنده که اوایل دهه هفتاد که مسئولیت
یکی از اولین نشریات گردشگری کشور را بر عهده داشتم، تعداد رسانههای کثیرالانتشار 100 مورد بود و رسانههای تخصصی هم به انگشتان یک دست نمیرسید و بالتبع بهعنوان رسانهای تخصصیدر جریان
عمومی جامعه هم تأثیرگذار نبود و نفوذ کافی نداشت. شاید اگر من ستونی در یک
روزنامه کثیرالانتشار مثل همشهری، کیهان و اطلاعات آن مقطع مینگاشتم، به مراتب میتوانستم حرفم را بیشتر به گوش عموم برسانم تا با یک مجله تخصصی جاده ابریشم با
تیراژ خوب. باید پذیرفت نقش رسانههای عمومی بلااستثنا
بسیار وسیع است بهخصوص زمانی که صحبت از تلویزیون و
رادیو میشود، اکثریت قریب به اتفاق این نشریات بهراحتی کنار گذاشته میشوندپس همه نشریات تخصصی ما در کنار هم خیلی اثرگذار نخواهند بود. شاید این
نشریات در یک سری ارزشگذاریها و تعاریفتئوریتیکال، مؤثر باشند، اما واقع امر بهعنوان مجموعهای اثرگذار و وسیع قائل به این موضوع
نیستند و فکر میکنم حساب اینها را باید از هم جدا
دانست. به جرأت پدیدهای بهعنوان شبکههای اجتماعی که از سالیان گذشته، در حال
رشد فزایندهای است، طی دهه گذشته، به قدری نقش برجسته داشته که تا اندازهای نقشرادیو و تلویزیون را محدود کرده است.
بنابراین از این جهت این پدیده جدید در کمک به گردشگری نقش مهمی ایفا خواهد کرد. شبکههای مجازی چند حوزه را شامل میشوند که بنده به نقش مهم اینفلوئنسرها در آنها خواهم پرداخت. طی 3 یا 4 سال گذشته قریب به
اتفاق رفتارهای اجتماعی در تمام دنیا در همه حوزههای جامعهشناسی متأثر از فعالیتها و رفتارهای اینفلوئنسرها است، بهطوری که در حال حاضر با واژگان بسیار نو و جدیدی مواجهیم
که نشئت گرفته از حکمرانی اینفلوئنسرها بر اذهان و قلوب افراد است. بدون اغماض، گروههای سنی زیر سن میانسالی بیان، رفتار، پوشش و سبک
زندگیای برگرفته از منش و دستورات
اینفلوئنسرها را دارند و متأسفانه بهعنوان کشور صاحب
فرهنگ، فکر و ارزشهای فرهنگی متقن، که سهم زیادی در
تمدن بشری دارد، نهتنها در این فضاها ورود نکردیم، بلکه
با فیلتر کردن شبکههای اجتماعی به جای همراه و سهیم شدن،
به مقابله با این پدیده و بستر و پتانسیل پرداختیم. باید با مواجه شدن با این تخصص
و با بهترین ابتکار،محتوای فضای مجازی را در اختیار بگیریم. در حال حاضر دنیا بر
پایه اشتراک و نشر اطلاعات است و متوقف کردن انتشار اطلاعات بیمعنی است. همه فضاها و موتورهای جستوجو در فضای هزاره جدید بر نشر دیتا استوارند. پس
کسی موفقتر است که توان نشر اطلاعات قویتر را در طیف وسیعتر در اختیار داشته باشد. زمانی جمعآوری
اطلاعات بسیار مورد توجه بود، ولی اکنون نشر و بسط اطلاعات بسیار اهمیت دارد.
اخیراً شاهد بروز اتفاقات خوبی در حوزه گردشگری
هستیم. برای مثال در سال گذشته، قبل از شیوع بیماری کووید 19 چند برنامه فنتریپ یا تورهای آشناسازی، توسط وزارت میراث
فرهنگی و دیگر نهادها همچون تورگردانان، علاقمندان بخش خصوصی ایجاد شد. و با دعوت
اینفلوئنسرها به ایران شاهد یک مکانیسم خوب بودیم بدینگونه که آنها از طریق صفحات خودشان به معرفی جاذبههای ایران پرداختند. ما همچنان به نقش بیسته رسانههای گروهی به معنی عام تلودیزیون و در مرحله بعدی شبکههای مجازی و در نهایت رزسانههای تدخصصی در ردههای بعدی باودر داریم. حال در بحثهای تلویزیون و شبکههای مجازی چه باید کرد؟ که در این زمینه در بخشهای بعدی به گفتوگو خواهیم پرداخت.
خانم علیآبادی
در حالحاضر ظهور
کرونا حدود یک سال گذشته در آسیب به گردشگری مزید بر علت شده است. ولی سؤال
اینجاست که گردشگری بهویژه در ایران با چه مشکلات دیگری
مواجه است؟ به جز کرونا چه موانع مهم و برجستهای بر سر راه توسعه گردشگری قرار دارد؟ باید گفت که کشور ما از نظر جاذبههای گردشگری از قبیل طبیعت و آثار تاریخی و ...
بسیار غنی است، اما رفع چه موانعی توسط رسانهها بهطور کارشناسانه در زمینه گسترش صنعت
گردشگری،ضرورت دارد؟
خاطرم هست که آیتو جهت پرورش و تربیت نیروی
انسانی در زمینه هتلداری و ... فعالیت و تلاش میکرد، شاید در کنار این موارد یک سری واحدهای درسی حوزههای روزنامهنگاری چون گزارشنویسی، خبرنویسی، مقالهنویسی را با مواد
درسی گردشگری عجین کرد و بهصورت رزسمیتر این پیشنهاد را عملی کرد. آیا امکان دارد؟
آقای دکتر فرشیدی
فرمایش جنابعالی،بسیارمناسب است وزمینه بسیار
گستردهایرا شامل میشود. مشکل اصلی ما تا به امروز عدم انسجام برنامهریزی و سیاستگذاری است. در بدو کلام باید عرض کنم
برای برنامهریزی کلان در هر زمینهای مشخصشدن وظیفه
هرکس ضروری است. اصول برنامهریزی نوین سه سطح
را شامل میشود: سطح اول برنامهریزی دولت، نظیر سیاستگذاری تدوین برنامه، آموزش نیروی انسانی، ارائه
مجوزهای فعالیت در زمینههای تخصصی، ارائه تسهیلات، بازاریابی
و تبلیغات بینالمللی است که متأسفانه در این سطح
با مشکلات عدیدهای روبهرو هستیم. وقتی که دولتها عوض میشوند و مسئولین
متولی جدید در امور گردشگری معرفی میشوند، دیدگاهها نامشخص و کاملاً شخصی است بهطوریکه مسئولجدید با دیدگاهی
کاملاً متفاوت از مسئول قبلی، کار را شروع میکند و دلیلش آن است که کلیات آنچه که بر عهده دولت است، بر ما تعیین تکلیف
نشده است. شما به آیتو اشاره کردید و بنده شاهد بودم که اساتید آموزش این دورهها، فاقد تحصیلات آکادمیک در این زمینه بودند و
فقط به دلیل مسئولیت دولتی، آموزش در این زمینه بر عهده گرفته بودند. بنده در این
دورهها چه بهعنوان مدرس و چه بهعنوان فراگیر بسیار شرکت داشتم و
متوجه شدم دولتاز همان سطح برنامهریزی، بهعنوان متولی گردشگری، در امر آموزش نیروی انسانی،
مسیر را اشتباه رفته است یا به کسانی مجوز فعالیت در این حوزه اعطا شده که تخصص
لازم نداشتند و تنها به صرف اینکه مجوز دریافت کردند خود را ذیحق و کارشناس این امور میدانند که امیدوارم با برقراری ارتباطمان با آقای جواهرزاده این موضع را با
ایشان در میان خواهم بگذارم تا با همفکری، رعایت امور از همین سطح را بررسی کنیم.
در حالحاضر از سطح
وزارتخانه به پایین افرادی غیرمتخصص برای گردشگری تصمیم میگیرند. درست است که گردشگری علم دشوار و مشکلی نیست ولی تخصصی است که توان
برنامهریزی در این زمینه را بهوجود میآورد. فردی
که کارمند آژانس است نمیتواند یک برنامهریز مطلوب گردشگری باشد یا به صرف 20 سال کارکردن
در فرودگاه نمیتوان برنامهریز و ایدهپرداز حمل و نقل شد. تحصیلات آکادمیک
در کنار تجربه کاری، فردی توانمند که در این زمینه حرفی برای گفتن دارد را، پرورش
میدهد. بعضی از مسئولین گردشگری را
محدود به زیارت، گردشگری داخلی و ... میدانند و
برخی دیگر ورود گردشگر که محور اصلی توسعه گردشگری است را با دخیل کردن مسائل
امنیتی، سیاست داخلی، مناسب نمیدانند که این
موضوعات به بلاتکلیفی گردشگری میانجامد. نمیتوان از وزارت ارشاد متوقع شد که علیرغم همه
مشکلات دوره تخصصی آموزشی برای پرورش کادر متخصص رسانه گردشگری ترتیب دهد. این کار
باید شود ولی همانطور که آقای دکتر جواهرزاده اشاره کردند از طرفی رسانه تخصصی
آموزش داده میشود و از طرف دیگر این مباحث بیشتر
از طریق مخاطبان عام این موضوع در نشریات عمومی دنبال میشود و مباحث گردشگری در این رسانهها باز میشود و به آشنایی آنها با گردشگری میانجامد. عدم برنامهریزی کامل و جامع عملاً کارآیی ما در حد نازلی کاهش میدهد و نمیتوان از این آموزشهای دولتی و شخصی بهره لازم را برد.
بنابراین مشکل گردشگری ما فقط محدود به مشکل
رسانهای و اطلاعرسانی و دیدگاه عموم نیست بلکه مشکل ما ناشی از تصمیمگیری افراد غیرمتخصص در امور گردشگری است. در تماس تلفتی که رودز گذشته با
آقای جواهرزاده داشتم به ارین موضوع اشاره کردم که در کشورهای پیشرو در امر
گردشگری به اندازه ایران وضع قوانین نشده ازست. در تمام دنیا دفتر خدمات مسافرتی
توسط فردی تأسیس میشود که برگزاری سفرهای مختلف فردی و
گروهی را بر عهده ددارد که در ایران زمینههای متعدد و
مختلفی پیدا کرده است و برای هر زمینه مجوزی مجزا لازم است. برای مثال زمینه توریسم
معدن، کشاورزی، سلامت و ... .تصمیمگیریهای عمدتاً شخصی موجبات رانت، فساد را فراهم میکند و توسعه این دو دلسردی سرمایهگذار و متخصص گردشگری را، به دنبال خواهد داشت.
اینگونه است که میلی به فعالیت در این
زمینه ایجاد نمیشود. یکی از فاکتورهای مهم جهت زدودن
این مشکل بحث رسانهها است. وقتی رسانههای که افراد متخصص در خود دارند، قبل از اینکه
بنده به آن بپردازم، نسبت به مسئولین واکنش نشان میدهند. با درج و انتشار مطالب موجبات آگاهسازی مخاطبین را فراهم خواهند آورد. البته اعتقاد ندارم که مسئولین در صدد
آسیبزدن به این حوزه هستند بلکه نیتشان
بهبود شرایط است ولی به دلیل بیاطلاعی و مطبوعات مشاوراصلی،فاقد
تخصصو توان در انتقال مشکلات هستند، بعضاً دچار تصمیمگیریهای غلط میشوند و مشکلاتی در امر گردشگری پدید میآید.
اینجاست که نقش رسانهها بسیار برجسته میشود. بهطوری که اجازه
خارج شدن مسئولین از مسیر صحیح تصمیمگیری و اجرا را نمیدهند. ولی وقتی رسانههای ما فقط منتقلکننده نظرات در کنفرانسهای مطبوعاتی هستند و فقط به یادداشت صحبتهای مسئولین،به صورت نقل قول مستقیم و انتشار آن به
جامعه میپردازند، نه تنها با این تفاسیر مشکل
حل نمیشود بلکه دوچندان نیز خواهد شد.
آقای دکتر جواهرزاده
همه مشکلات گردشگری به دوران کرونا و اوضاع امروز
محدود نمیشود. گردشگری ما مشکلات عدیدهای دارد. یکی از اصلیترین جملهای که میتوانم به عنوان کارشناس این حوزه بگویم این است که در کشور ما عزم ملی وجود
ندارد. در بسیاری از مصاحبه و بیان صحبتهای مقامات،
گردشگری ایران با ترکیه مقایسه میشود. گردشگری در
ترکیه یکی از دو یا سه اصل اول توسعه است. با بررسی اقتصاد پایدار ترکیه متوجه میشویم که این صنعت چه جایگاه ویژهای را داراست. اما در ایران، گردشگری در برنامهریزیها، فعالیتها و اقتصاد چه رتبه و اهمیتی دارد؟ با نگاه دقیق
و درست متوجه میشویم که اهمیت این صنعت در رده 10 و
20 هم نیست که نشان از عدم عزم ملی در گردشگری دارد. فکر میکنم در
گردشگری ما کمی غلو میشود. غلو نه در جاذبهها و نداشتن رتبه 10 کشور دارای میراث فرهنگی ثبت
شده توسط یونسکو یا اغنا در جاذبههای طبیعی گردشگری که
بخشهای بسیار متنوع آداب و رسوم را شامل
میشود، بلکه غلو در سخت و دشوار عنوان کردن
کار گردشگریاز دیدگاه مسئولین و برنامهریزان. صراحتاً باید بگویم اگر عزمی جدی
ایجاد شود و گردشگری جزو اولویتها و قادر به
پاسخگویی به نیازها باشد، میتوان آن را با ترکیه
و کشورهای دیگر مقایسه کرد در غیر اینصورت با توجه به شرایط کنونی گردشگری در کشور
ما، این مقایسه معالفارق خواهد بود. نکته بعدی ساختار توسعه
گردشگری برگرفته از یک نظام علمی است که با برنامه و پلن انجامپذیر است. که مستلزم مطالعه و طرح جامعه استو
باید با برنامهریزی و مطالعات به تصویب و ابلاغ
پیوستها پرداخت. در کل توسعه گردشگری بدون
داشتن طرح و برنامه میسر نیست. به همین دلیل با عوض شدن رؤسا نمیتوان برنامه را عوض کرد چرا که بر اساس طرح و پلن
کلی اجرا خواهد شد. در طول بیش از چهل سال بعد از انقلاب یک بار دولت عزمی جدی
برای ایجاد طرح جامع گردشگری در کشور را در سالهای 79-78 بنا نهاد و اجرا کرد و از
آن زمان با همکاری سازمان جهانی جهانگردی تیمهایی جهت مطالعات طرح جامع گردشگری را به منصه ظهور گذاردند. این طرح تا سال
83-82 به خوبی پیش رفت و بنده هم یکی از کئارشناسان همکار آن طرح بودم. با عوض شدن
دولت در سال 83-82 که طرح در مرحله نهایی بود، سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور منحل شد، چرا که آن دولت اعتقادی به
برنامهریزی نداشت و با این ساختار بیتوجهی به برنامهریزی گردشگری باعث از بین رفتن تلاشهای گذشته
شد. اخیراً طی 3-2 سال گذشته باز شاهد پیگیری طرح جامع گردشگری بودیم تا قبل از
کرونا در حال رسیدن به یک پلن مطلوب بودیم تا جایی که در حال رسیدن به مراحل
امیدوارکننده و تدوین برنامه جامع بودیم که که کرونا آن را متوقف کرد. باید گفت طی
این سالها گردشگری کشورمان از دو چیز در رنج است: 1. فقدان پلن و طرح جامع 2. فقدان
نظام علمی با زیرساخت پژوهش، آموزش، فعالیتهای علمی،
مطالعات و دستاوردهای علمی به دور از نگاههای سیاسی.
متأسفانه نظام رایج در صنعت گردشگری ما یک نظام سیاسی و انتصاباتش هم سیاسی است.
اگر بخواهیم به موضوع گردشگری توجه کنیم و باید آن را یک نظام علمی بپنداریم که متخصصان
و کارشناسان آموزش دیده این حوزه مسئولیت ارائه مطالعات علمی را داشتهباشند نه سلیقه اشخاص. متأسفانه در سالهای گذشته
و دولتهای قبل، به کرات آمارهای دستخوش تغییر توسط افراد را شاهد بودیم، و نباید
واقعیت را نمایش میدادیم. جملات، فرایندهای ما باید
منطبق با خواسته افراد یا فلان مسئول میبود و توجه
ویژه به نظر آنها میشد و اگر تعداد آمار با نظر مسئولین
فاصله داشت عملاً زیر سؤال میرفتیم که عملاً این
روش، دیدگاهی غیرعلمی است. نمیتوان گفت در حوزه
گردشگری به هیچ وجه این مسائل وجود ندارد ولی از گذشته بهتر شده و ادامه این
بهبودی مستلزم احترام به چارچوب عزم ملی با ایفای نقش همه نهادها و دلالت به یک
نظام علمی، وفاداری به دستاوردهای خروجیهای علمی،
پژوهشی و مطالعات است.
خانم علیآبادی
آنچه که در یک جمعبندی از صحبتها میتوان ارائه کرد، نقش ویژه تخصص، برنامهریزی کلان،
مطالعه و سیاستگذاری در امر توسعه گردشگری با کمک رسانههای متخصص است.
آقای فرشیدی
با توجه به شباهت دیدگاههای من و آقای جواهرزاده باید گفت ابزار اصلی توسعه در کشور ما در آینده باید
حول دو محور بگردد: 1. بحث گردشگری 2. ترانزیت کالا کنه خود بیارتباط با گردشگری نیست. چون ابزار و زیرساختهای لازم ترانزیت کالا در زمینه گردشگری، مفید در
امر توسعه خواهد بود و برای خروج از اقتصاد تکمحصولی و فائق آمدن بر مشکلات اقتصادی فعلی فقط باید به گردشگری و بحث ترانزیت
کالا از ایران بهعنوان چهارراه جهانی توجه کرد که این
دو با هم ارتباط مستقیم دارند و در سایه روشنشدن تکلیف دولت در این زمینه و سیاستگذاری کلان،
دستیافتنی خواهد بود. سیاستگذاریها باید به
نحوی باشد که با تغییر دولتها و نظرات شخصی مسئولان تغییر نکنند. استفاده از افراد
متخصص و آموزشدیده هم در امر تصمیمگیری و هم در راهبری رسانهها بسیار مهم است. امیدواریم ایران سهم خود را به واقع از گردشگری به عنوان
یکی از 10 کشور اصلی در فراوانی جذابیتهای گردشگریاز
نظر یونسکوو 5 کشور اصلی از لحاظ ویژگیهای اکوتوریسم،
برای بهبود شرایط اقتصادی به دست آورد.
آقای دکتر جواهرزاده
با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار گرفت.
امیدوارم این سری نشستهای تخصصی منجر به تنویر افکار عمومی
در حوزه گردشگری و اهمیت آن شود که نقش بیبدیل رسانهها، بهخصوص رسانههای گردشگری در این مباحث غیرقابل انکار است.
صاحب کشوری هستیم مملو از جاذبهها، امکانات و آمادگی به منظور مقصد گردشگری.
شاید در کمتر کشوری اینگونه تنوع اقلیمی وجود داشته باشد که
همزمان چهار فصل را در یک زمان و تنوع آب و هوایی، فرهنگی، مردمشناسی و قومیتهای منحصر به فرد را
داشته باشد. بود متأسف بود که خیلی اوقات
شهروندان تهرانی از جاذبههای طبیعی به فاصله
یک ربع تا 20 دقیقهای خود مطلع نیستند و بیشتر از جاذبههای اروپا و آسیای جنوب شرقی بهره میبرند. این نقص بر ما بهعنوان رسانههای گردشگری بسیار وارد است که
نتوانستیم باید و شاید ایفای دین کنیم. بهنظر میرسد مهمترین و
بهترین وظیفه ما بهعنوان روزنامهنگار گردشگری اطلاعرسانی تواناییهای گردشگری ایران به همه ایرانگرادان و جهانگردان است و در این راه از ابزار
نوین تکنولوژی، چون شبکههای مجازی، اینترنت و ... که طی سالهای
گذشته مغفول مانده، برایارائه خدمات و امکانات به گردشگران جهان، استفاده کنیم. در
این راستا به معرفی شهرهای کوچک و دور بپردازیم تا توسعه همه مکانی جاذبههای گردشگری کشور بتواند به توسعه زیرساختها، اقتصاد و اشتغال پایدار محلی کمک کند. برای
مثال توسعه اقامتهای بومگردی در روستاها نفساً کار
خوبی است که میبایست با بقیه زیرساختها همخوانی داشته باشد.
و جمله آخر اینکه سازمان جهانی گردشگری شعار سال
را توسعه گردشگری روستایی قرار داده است و با توجه به اینکه سال پیش رو به دلیل
تأثیرپذیری از کرونا و شرایط عجیب دنیا و رکود 80 درصدی فعالیتهای گردشگری و چالش ورشکستگی در اکثر بنگاهها، بسیار خاص است، توسعه گردشگری روستا به عنوان
مقصد،با حفظ پروتکلهای بهداشتی، میتواند نقش مهمی را در عملی کردن این شعار اجرا
کند چراکه از طرفی باعث توسعه اکوتوریسم و طبیعتگردی و از طرف دیگر به اقتصاد جوامع محلی و اشتغال میشود.
امیدوارم نشستهای بعدی شما بتواند به تبیین مباحث گردشگری روستا، اشتغال روستایی و اهمیت
نقش رسانهها در این امر بپردازد.
پیاده سازی ،تایپ و ادیت:احترام السادات قدیمی وحید