چهارشنبه / ۴ اسفند ۱۴۰۰ / ۱۳:۵۷
سرویس : اخبار ارتباطات اصلی
کد خبر : ۱۵۳۳۰
گزارشگر : ۲۳۷۷۳
سرویس اخبار ارتباطات اصلی

'گزارش تکمیلی نشست تخصصی تاریخ شفاهی بانوان روزنامه نگار

'گزارش تکمیلی نشست تخصصی تاریخ شفاهی بانوان روزنامه نگار
(چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰) ۱۳:۵۷

تاریخ شفاهی زنان روزنامه نگار

شنیدن روایت‌ها و خاطرات روزنامه‌نگاران پیشکسوت می‌تواند برگی از تاریخ مطبوعات شفاهی برای اهالی رسانه باشد. پیشکسوتان مطبوعات که در زمانه خود به عنوان چشم و گوش مردم بودند و با اطلاع رسانی‌های دقیق و تحلیل‌هایشان به مسئولان کمک می‌کردند، برای وقوف به زوایای پنهان ونیمه پنهان تاریخ مطبوعات یکی ازمنابع مهم اهالی مطبوعاتند؛ باید به سراغشان رفت و برای ثبت آنچه درسینه دارند ؛ با آنان به گفت وگو نشست.باید در حال حاضر هم با انتقال تجربیات و توصیه‌های خود به خبرنگاران در خبررسانی و انعکاس واقعیت‌ها در جامعه یاری رساند.این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که خود اهالی رسانه به اهمیت این طبقه از جامعه پی‌ببرند و جایگاه‌شان را ارج نهند. از این رو تاریخ شفاهی دریچۀ امیدی است برای مورخان و علاقه‌مندان به ترسیم تصویری از گذشته‌ای که چندان از آن نمی‌دانیم. اما خاطرات افراد تا چه اندازه می تواند روایت‌گر تاریخ باشد؟

 به همین خاطر دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه نشستی با پیشکسوتان روزنامه‌نگار و اساتید تاریخ شفاهی ترتیب داد تا از تجربیات آنان بهره گیرد. بررسی موقعیت بانوان روزنامه‌نگار در تاریخ، چالش‌های پیش روی بانوان روزنامه‌نگار و ذکر خاطرات ناب از جمله مواردی است که در این نشست به آن پرداخته شد.

سخنرانان:

- سرکار خانم ندا عابد، مدیر مسئول ماهنامه ادبی آزما و ماهنامه اجتماعی پیاده رو

- جناب آقای دکتر مرتضی نورایی، استاد تمام دانشگاه اصفهان

- سرکار خانم فریبا خانی،سردبیر هفته نامه دوچرخه

- سرکار خانم زهرا جعفری، کارشناس دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها

 

 در ابتدای نشست ،سارا جعفری ؛کارشناس دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها ضمن خوشامد گویی به میهمانان برنامه گفت:

بخشی از تاریخ مطبوعات به زنان روزنامه‌نگار اختصاص دارد.از آنجا که تاریخ روزنامه‌نگاری مکتوب و شفاهی و تاریخ شفاهی از دیرباز مورد توجه کشورمان بوده است و در تاریخ‌نگاری نویسنده نظرات خود و محققان را می‌نویسد و تدوین می‌کند به دلایل مختلف تمام واقعیات عنوان نمی‌شود. یکی از دلایل آن است که اتفاقات رخ داده به گونه‌ای نیست که علناً قابل طرح باشند. تاریخ شفاهی هم کاستی‌هایی دارد از جمله اینکه نقل کننده واقعه سعی دارد که لغزش‌هایش را پنهان کند و دیگران را باعث آن لغزش‌ها بداند و در موارد مهم به برجسته‌سازی نقش خود و کم‌رنگ کردن نقش دیگران بپردازد.

براساس این آسیب‌ها، فرد می‌تواند ناخواسته به تحریف واقعیات بپردازد و از دیدگاهی بر ماجرا توجه کند که دچار اشتباه شود و به برداشت‌های نادرست بیانجامد.

شنیدن روایات روزنامه‌نگاران پیشکسوت می‌تواند در شناخت زنان روزنامه‌نگار مؤثر باشند. آنها می‌توانند با اطلاع‌رسانی‌های دقیق، زوایای پنهان و آشکار موضوع را واکاوی ‌کنند. باتوجه به این مهم دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها در طول فعالیت‌هایش به این موضوع پرداخته است. از فعالیت‌های دفتر می‌توان به نشست‌های بررسی چالش‌های بانوان روزنامه‌نگار در تاریخ 30 آذر 1400 و بررسی راهکارهای تقویت حضور بانوان در عرصه اطلاع‌رسانی در تاریخ 14 دی 1400 توسط واحد پژوهش دفتر و تهیه بولتن فعالیت‌های روزنامه‌نگاران از ابتدا تاکنون و برگزاری نمایشگاه عکس مجازی عکاسان خبری مستندساز خانم و مصاحبه‌ها با بانوان عرصه رسانه در سه حوزه مطبوعات، گرافیک خبری، عکاسی خبری، گراش‌نویسی، خبر و پژوهشگری و تدریس در بهمن ماه 1400 توسط روابط عمومی دفتر اشاره کرد.

در حال حاضر با هدف بررسی موقعیت بانوان روزنامه‌نگار در تاریخ، و چالش‌های پیش‌رو و ذکر خاطراتی در این زمینه در خدمت مهمانان ارجمند خانم‌ها ندا عابد، مدیر مسئول ماهنامه ادبی آزما و ماهنامه اجتماعی پیاده‌رو؛ فریبا خانی، سردبیر هفته‌نامه دوچرخه و جناب آقای دکتر مرتضی نورایی، استاد تمام دانشگاه اصفهان هستیم.

دکتر مرتضی نورایی، استاد تمام دانشگاه اصفهان در این خصوص اظهار داشت:

 

از سال 70 که در منطقه بشاگرد، در تحقیقات منطقه‌ای با بحث مردم‌شناسی فعالیت داشتم، به عرصه تاریخ شفاهی وارد شدم. مطلبی که فکر کردم احتمالاً در جلسات تخصصی لازم به تذکر است، یک مقدمه و دو شرط از مستحبات تاریخ شفاهی است و در ادامه مطلب فنی، تخصصی در تولید تاریخ شفاهی بیان خواهد شد. در فرصت 20 دقیقه‌ای که به من اختصاص داده‌اند به موضوع می‌پردازم و در انتها اگر پرسشی باشد در خدمتتون خواهم بود.

برحسب اتفاق و برخلاف آنچه که خانم جعفری عنوان کردند تاریخ شفاهی جدید است و مربوط به جنگ جهانی دوم به این سو است و قبل از آن هر چه داریم سنت شفاهی است که باید بین تاریخ شفاهی و سنت شفاهی تمایزی قائل شوید. تاریخ شفاهی از سال 48-1947 که ضبط صوت قابل حمل به جهت استناد، اختراع شد، آغاز می‌شود. بنابراین حدود 70 سال از عمر این تاریخ می‌گذرد و نسبت به عمر طول تاریخ، جدید تلقی می‌شود. در ذهنتون داشته باشید که هفته گذشته در سومین نشست تاریخ شفاهی دفاع مقدس یکی از اساتید، تاریخ شفاهی را از صدر اسلام می‌دانستند. تاریخ شفاهی مرتبط با اختراع ضبط صوت است و آن چیزی که شما دارید حدیث، روایت، علم کلام است که مرتبط به تاریخ اسلام است. تاریخ شفاهی یعنی مطلبی که گفتم ضبط شده و برای دیگران به عنوان رفرنس دست یافتنی باشد. ما نمی‌دانیم که در قرون نخستین اسلامی چه گفته و چه طور نوشته و بعد نقل می‌شود، در این شرایط باید به آن روایت و سنت شفاهی گفته شود که در همه ملل وجود دارد.

آن چیزی که بعد از گام‌های نخستین تاریخ شفاهی را در دهه 40 در حین جنگ جهانی دوم و بعد از آن دهه 60 به سمت روش‌شناسی بردو سر پدیده در ویترین قرار گرفت، که برای شفاهی‌کاران که به‌تازگی ورود کرده بودند حائز اهمیت بود،اول کارگران و بعد زنان و سومین گروه افراد بیسواد و یا کم سواد بودند. یعنی کسانی که تریبون تاریخ نداشتند و در جهان‌های گمشده بودند. کسانی که فرصت تولید سند برای حضور در تاریخ نداشتند. از آن جهت است که ما جهان‌های گم شده‌ای را پیرامون این سه طیف وسیع اجتماعی داریم. برای مثال تاریخ شفاهی خانواده را چه کسی نوشته است. شما به عنوان خبرنگار بفرمایید. وقتی دوستی بعد از بازنشستگی به کار زیاد منزل اشاره می‌کند باید مستندات تاریخ شفاهی‌اش جمع‌آوری شود. برای مثال تاریخ شفاهی دوران بارداری بسیار ضروری است. اینها مواردی است که نه تنها ما بلکه در سطح بین‌المللی در تریبون مورخ شفاهی قرار می‌گیرد و باید به اصطلاح مامورین شفاهی برای پیدا کردن جهان‌های گم‌شده میکروفون‌سپاری کنند و خبرنگار مصاحبه‌ کند. و آن هم به‌صورت active interview و نه مصاحبه خبری. خبرنگار باید دقت کند که مصاحبه‌اش جدای کار مورخ شفاهی است. تاریخ شفاهی با تسلط بر اسناد شکل می‌گیرد. برای مثال برای مصاحبه با من باید مرا و اسنادم را بشناسید، بعد وارد مصاحبه شوید. اینگونه نیست که همچون مصاحبه خبرنگاری صرفاً ما را به یک گفتگو وارد کنید که بحث حائز اهمیتی است. بنابراین در تاریخ شفاهی تلاش خواهیم کرد که تجارب را منتقل و آنها را تبدیل به حافظه تاریخی یک ملت کنیم و این موضوع کار ساده خبرنگاری و تنظیم یک خبر بروز نیست که با تهیه یک گزارش سریع تمام ‌شود تاریخ شفاهی ساعت‌ها، سال‌ها تلاش افراد متعدد برای تبدیل اخبار به تواتر را می‌طلبد. مصاحبه فعال یا active interview تلاش دارد تجربه فردی را به تجربه جمعی تبدیل کند. در مصاحبه‌ای که خاطرات جمع‌آوری شود در حقیقت خاطرات شفاهی، مکتوب و مسموع می‌شود. پس مورخ شفاهی تبدیل تجربه فردی به تجربه جمعی را انجام می‌دهد. چرا که اساساً تاریخ یعنی تجربه جمعی و اگر تجربه فردی باشد، روانشناسی و روانکاوی خواهد بود. ادعای یک نفره موضوعی، پذیرفته نیست و می‌تواند در مستندات رزرویشن باشد. از آنجا که مورخ کلاسیک هستم هم قادر به تفکیک این موضوعاتم، بنابراین هنر active interview این است که در حین مصاحبه، باید حداکثر تلاش برای گرفتن اسامی از مصاحبه شونده انجام گیرد. به طوری ناممکان، افراد حاضر، افراد همراه، تعداد افراد عنوان شود تا با بهره‌گیری از نظام گلوله برفی تجربه جمعی ایجاد شود. نظام گلوله برفی یعنی از تعداد کم به تعداد زیاد رسیدن تا مستخرجات تاریخی و تاریخ شفاهی شود و گرنه اغلب آن چیزهایی که امروزه چاپ می‌شود خاطرات شفاهی است.

بحث دیگری که لازم است از نظر فنی توجه کنیم، تحقیقاتی است که پیرامون زنان روزنامه‌نگار باید انجام گیرد چراکهدر هر تحقیق در عرصه تاریخ شفاهی، یک بسته پرسشی طراحی می‌شود که قاعدتاً تدوین‌گری اطلاق می‌شود. یعنی آن چیزی که در ذهن کارفرماست و مصاحبه‌گر با طی‌کردن پروسه‌ای به اهدافی خواهد رسید. بنابراین پروژه‌های تاریخ شفاهی از همان ابتدا در عرصه بسته پرسشی خودنمایی خواهد کرد و لازم است که ابعاد مختلف آن قبلاً مورد توجه و اندیشه قرار گرفته شود.

با این مقدمه به دو یا سه مطلب که قابل توجه و تأمل عزیزان این جلسه هست به ادامه مبحث می‌پردازم.

کار خبرنگاری و روزنامه‌نگاری بخشی از کار مورخی است و به عنوان گام نخستین ثبت خبر،تلقی می‌شود. بسیاری از دوره‌های تاریخی تا قبل از دوره معاصر در دربار و ... وقایع‌نگاری را شاهدیم که در حال حاضر کار وقایع‌نگاری برعهده روزنامه‌نگاران است.  اما آن چیزی که روزنامه‌نگار انجام می‌دهد و مایل به تکمیل آن در تاریخ شفاهی هستید، اخبار ثبت شده در حافظه کوتاه‌مدت  است که مورخ قصد دارد آن را به حافظه بلند‌مدت تبدیل کند. امروزه فلسفه تاریخ می‌گوید مورخ و علم تاریخ لازمه ارتقای سطح شهروندی است. بنابراین روزنامه‌نگاران هم که بخشی از کار مورخی را انجام می‌دهند به نظر می‌رسد، تلاش دارند به‌نوعی سطح شهروندی ارتقا یابد. اطلاع‌رسانی یا informationهم برای بهتر زیستن ضروری است. برای مثال اطلاع‌رسانی در مورد کرونا حادثه تأسف‌بار و قتل فجیع و گزارش چند وجهی و ظریفی که خانمی از اهواز از سفر خانم 17 ساله به ترکیه را با ظرافت و صرافت تهیه کرده بود و گفته یکی از مورخین و اساتید دانشگاه منچستر را در من تداعی کرد، که عنوان می‌کرد شما مردان به یاد داشته باشید که اگر قرار بود هواپیمای بمب‌افکنی را اختراع کنید هواپیمایی با سروصدای کمتر و از بین بردن افراد بیشتر آماده می‌کردید و این همه سر و صداها مربوط به مردان است، تلاشی در جهت این موضوع بود.باید اعتراف کرد که حیات و صرافت و ظرافت زیادی در روزنامه‌نگاری زنان است. در این قسمت موضوع کاملاً به تاریخ شفاهی زنان اختصاص می‌یابد. مایلم دوستان برای مصاحبه با بانوان مجرب خبرنگاری، با مطالعه زیاد بروند. توجه داشته باشند که گاهی اوقات بیشتر از آنی که مصاحبه کنند مصاحبه می‌شوند و آن چیزهایی که باید دست‌مایه تاریخ شفاهی باشد غیبت می‌یابد که بحث فنی مهمی است. در ادامه صحبت اگر موضوع روش‌شناسی نیاز شد، بدان اشاره خواهم کرد.

نکته مهمی که این چند روزه در موضوع خبرنگاری زنان و پیامد آن در تاریخ شفاهی باید مدنظر باشد، آسیب‌شناسی روزنامه‌نگاری زنان است. که قاعدتاً باید در بحث روزنامه‌نگاری زنان حتماً در مصاحبه‌ها ذکر شود.

با توجه به آماری که از بانوان خبرنگار رسمی و مشکلاتشان در زندگی حرفه‌ای‌شان استخراج کردم. دریافتم در بحث تدوین‌گری گاهی اوقات آنقدر بر آسیب‌شناسی زوم می‌کنیم که به نظر می‌رسد همه زندگی بانوانمان آسیب بوده است. باید توجه کرد که برای آقایان هم بسیاری از این اتفاقات هست. به گمانم بیشتر و بهتر است که این مجال را در بحث آسیب‌شناسی تاریخ شفاهی که دوستان به آن ورود کردند، در نظر بگیرم و بعضی از نکات را متذکر شوم. جامعه ما با هر ساختار مرد‌سالارانه یا ... که نام گذاشته شود، خاص ماست و ممکن است که در نقاط دیگر دنیا هم این خصوصیت وجود داشته باشد یا نداشته باشد. اما محوریت مصاحبه زندگی، کار و حیطه‌های تخصصی دیگر است که در قسمت بعدی صحبتم به آن وارد می‌شوم.

طرح اندیشه تاریخ شفاهی در بحث یک حرفه همچون خبرنگاری، دارای جنبه‌های مختلفی است. بهتر است تولیدات استخراج شده از آن چون کتاب، مجموعه آرشیو بتواند سهم بهتر، بیشتر و اهمیت بالاتری را برای این طیف از خبرنگاران ایجاد کند.کتاب‌هایی که تولید می‌شود مداری داشته باشد که این سهم و مشارکت حیات اجتماعی مدرن و پسامدرن، حضور بهتر، بیشتر و امن‌تر را برای خبرنگاران ایجاد کند.

روزنامه‌نگاری به طور حتم اصنافی دارند و ممکن است بانوانی که با آنها مصاحبه می‌کنید و حضور دارند متخصص خبرنگار خانواده،خبرنگار امور فنی، خدماتی، تخصصی چون پزشکی یا متخصص موضوع کار و کارگری و یا خبرنگار منطقه‌ای و به زبان آن منطقه مسلط باشند. بنابراین خبرنگاران منطقه‌ای، محلی، شهری، روستایی و خبرنگار متخصص امور فرهنگی را مشاهده می‌کنیم که قاعدتاً مصاحبه‌گر باید پیش‌زمینه‌ای داشته باشد تا محصول تولید شده نتیجه تلاش مصاحبه‌گر و مصاحبه شونده به افزایش فکری مصاحبه شونده، کمک فکری کند که سازوکار فنی حاضر خودش را داراست و در صورت لزوم در این زمینه‌ها می‌توان بحث کرد، بیشترین تأکیدم این است که تولیدات تاریخ شفاهی در عرصه‌های مختلف که روزانه داوری می‌کنم بیش از اینکه تاریخ شفاهی باشند، خاطرات شفاهی‌اند. اگر زحمت می‌کشید و بودجه اختصاص می‌دهید دقت کنید که خاطرات شفاهی کاری ساده با درجه پایین است و در حد تاریخ شفاهی نیست. دومین مطلب این است که در پروژه‌ای که تعریف می‌شود استانداردهای لازم در این زمینه وجود داشته باشد و در جهت ماندگاری آن تلاش و حافظه تاریخی مثمر ثمر باشد. شاهد کتاب‌های بسیاری تحت عنوان تاریخ شفاهی هستیم. ولی به عنوان مدرس و استاد تاریخ در دانشگاه و متخصص در تاریخ معاصر اعلام می‌کنم که بسیاری از آنها، برای ما ارزش رفرنس ندارند. چرا که تجربه فردی است نه تجربه جمعی. امیدواریم در این فرصت با توجه به موضوعاتی که ضروری این بحث‌ها در تبدیل محتواها به کتاب و تألیف است، بتوانیم چراغ راه را روشن کنیم و مطمئنم دیگر مهمانان به آن موضوعات وقوف دارند و در افزایش اطلاعات ما سهیم خواهند شد و مایلیم در تریبون انجمن تاریخ شفاهی ایران از اخبار درجه یک افراد درجه یک؛ به خصوص خبرنگاران در ردیف اول بهره ببریم.

ندا عابد، مدیر مسئول ماهنامه ادبی آزما و ماهنامه اجتماعی پیاده رو:

از همه دوستان سپاسگزارم که این موضوع را مورد تدقیق نظر قرار دادند.باید بگویم مواردی که ذهنم را مکدر می‌کند عادت نداشتن به نوشتن و ثبت است.  با توجه به تأیید دیدگاه وسیع و علمی جناب نورایی و نگاهشان به قضیه از این منظر، به عنوان یک خبرنگار فکر می‌کنم که هر چیزی که بتوانیم از زمانه‌ای که در آن بسر می‌بریم، ثبت کنیم، برای مملکتی که همه سنت‌ها و عملکردش شفاهی است، غنیمت است.

حداقل برای آیندگان، راه‌حل و چراغ راه‌کم سویی خواهد بود. از آنجا که  رشته تحصیلی‌ام ادبیات است از لیسانس تا دکترا همواره با این ماجرا درگیر بودم که در متون ادبی ما، روایت از افراد متقدم، مبنای آثار ادبی و تصمیم‌گیری‌های ماست و متأسفانه در تمام قرون زندگی این ملت، سنت شفاهی جا باز کرده و از یک جایی به بعد ما را از فکر کردن، ثبت کردن، صاحب مکتب و فلسفه شدن بازداشته و معتقدم که چه بهتر که براساس سنت‌ها و اصولی اساسی تاریخ شفاهی آنچه که نگاشته می‌شود کار شود. اگر این اتفاق هم بیفتد کوچکترین قدم، گزارش و گفتگویی از وضعیتی که در حال تجربه‌ایم و دوران زندگی ماست با ارزش و مغتنم خواهد بود. این موضوع از نگاه فردی مطرح می‌شود که از سال 74 کار خبرنگاری کرده و از سال 77 و 78 مجله منتشر می‌کرده و دو پایگاه خبری و تدریس دانشگاه را بر عهده داشته و در تمام مقاطع فضای مورد بحث را در آن دوران لمس کرده است، و در فضای فکری خانم خبرنگار، مسئول مجموعه خبری، تعریف کننده کار پژوهشی، در ابعاد کوچک تجربه داشته است، به این نتیجه رسیده که اولین کاری که می‌توان کرد فقدان سند در همه حوزه‌هاست و این بی‌تفاوتی به ثبت اسناد و ثبت وقایع در کشور حیرت‌آور است. برای مثال در ادارات و مراکز دولتی شاهدیم که وقتی کادر مدیریت تغییر می‌کند متأسفانه هر آنچه که مربوط به دوران گذشته است به ناگاه مفقود می‌شود. و در طول تاریخ نظام‌های مختلف این کاستی‌ها را تجربه کردیم و سنت بسیار بدی است.

حال چه در حوزه مسائل زنان و سایر مطالعات و مباحث اجتماعی، تاریخی فکر می‌کنم هر گامی و قدمی در قابل ثبت و نوشته ضروری است.

نکته بعدی به دلایل شخصی عرض می‌کنم که همیشه از اینکه تمایزی بین بانوان و آقایان به‌خصوص در حرفه روزنامه‌نگاری دیده شود گریزانم. به یاد دارم که یکی از معاونین مطبوعات داخلی از من خواهش کرد که جلسه‌ای را با حضور خانم‌های روزنامه‌نگار برگزار کنید که در جواب گفتم تمام مسائل خبرنگاران خانم و آقا مشترک است و اقتضاعات خبرنگاری است. با این وجود آن جلسه تشکیل شد و متوجه شدم که بین خبرنگاری خانم‌ها و آقایان 10 تا 15 درصد تفاوت وجود دارد و آن هم به دلیل جامعه‌ای است که در آن زندگی می‌کنیم که ناشی از تفاوت‌های اجتماعی است نه تفاوت فردی و جنسیتی.

اگر فرصت دیگری باشد وارد بحث کوتاه حضور پررنگ خانم‌ها در این دو دهه در روزنامه‌نگاری و قضاوت تاریخ نسبت به خوب و بدی آن خواهیم شد. سال گذشته یک شماره از نشریه آزما را به روزنامه‌نگاری بانوان اختصاص دادم که در آن با تعداد زیادی از آقایان مصاحبه کردم. آقایان مدیرمسئول و سردبیران مطبوعات اشاره می‌کردند که با توجه به 20 سال کار خبری، در دهه 70 فکر می‌کردیم که روزنامه‌نگاری جدی و چالش برانگیز است و ساعت‌ها در مورد سوژه‌ای وقت می‌گذاشتیم ولی در حال حاضر می‌بینیم خانمی که همکارم هست گزارَ‌شهای خوبی می‌نویسد که یک‌آقا نمی‌تواند بنویسد. ولی با بروز حالت‌های زنانه‌اش فضای جدی روزنامه‌نگاری را از دست می‌دهیم. به ایشان گفتم اگر فضای کاریتان تلطیف و گرم و صمیمی شود، اشکالی دارد؟ گفتند: نمی‌فهمم؛ ولی احساس می‌کنم به دلیل ورود بانوان به روزنامه‌نگاری از جدیت این حرفه کاسته شده است.

دو ماه بعد گزارش گورخواب‌ها چاپ شد و به ایشان تماس گرفتم و پرسیدم: حاضر بودی این سوژه را دنبال کنی؟ گفتند که حرفشان را پس می گیرند. در دو دهه گذشته خانم‌های روزنامه‌نگار در هر تحریریه ای بیشترند. اینکه آقایان مبلغ بیشتری برای گذران زندگی نیاز دارند و بیمه نیستند و نسبت به این مسائل معترض جدی‌تری هستند اما باید یقین دانست که خانم خبرنگاری که قرار است حق دیگران را بگیرد حتماً متوجه حقوق خود در حوزه کارش هست. پس اگر این شرایط کاری را می پذیرد دغدغه اجتماعی، فرهنگی، جدی‌تری در ورود به این حوزه‌ها دارد و بیانگر است که جهان آینده متعلق به خانم‌هاست و کشورهایی که شاخص مدیریتی شان خانم هستند همچون آنگلامرکل و ... نشان می‌دهند به لحاظ شرایط اقتصادی جهان در دو یا سه دهه اخیر، اتفاقات بهتری در کشورشان رقم می خورد و این مسئله به لحاظ طرز تفکر فمینیستی نیست، بلکه دقیقاً اشاره به صحبت استاد نورایی است که گاهی خانم‌ها ظرافت‌ها را می بینند، دقت‌ها و حساسیت‌هایی را دارند که به صورت ذاتی در آنها نهاده شده است که بعضی اوقات به راهبری جامعه کمک می کند. و در بعد کوچک و آن شکل کاری خبرنگاری به صورت جدی در سال‌های اخیر چه در کشور ما و چه در جهان خود را نشان داده اند. در این زمینه شاهد تلاش تعداد زیادی از خانم‌های روزنامه نگار در مؤسسات بزرگ بین‌المللی خبری هستیم و طبق آخرین آماری که سال گذشته واشنگتن تایمز ارائه کرده بود تعداد روزنامه‌نگاران خانم در جهان از آقایان بیشتر است و این ضرورت را این تعداد کمی و نوع عملکرد کیفی بیشتر به ما گوشزد می‌کند که باید تاریخ این فعالیت‌ها ثبت شود. دو سال پیش با خانم دکتر علی آبادی پروژه ای را درباره تاریخ شفاهی روزنامه‌نگاران ایران از دهه 20 به بعد تعریف کردم که قرار به چاپ کتابی شد که شامل گفت و گو با 20 نفر از روزنامه‌نگاران قدیمی به مدت ده جلسهو استخراج مطالب شد و فصل‌ها و سرفصل‌های مختلف و خاطرات شخصی ثبت شد. در جریان این ماجرا به نکات بسیاری از سختی‌های خانم‌های روزنامه نگار برای جا انداختن خود در این نقشجهتجدی گرفته شدن همچون سایر عرصه‌ها برخوردیم و ثمره آن این است که شاهد نحوه فعالیت‌هاچه به لحاظ کیفی و کمی آنها را در تحریریه‌ها، خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها هستیم. در بخش آخر به نکته ای اشاره خواهم کرد و آن این است که آسیب در شغل خبرنگاری در خانم‌ها و آقایان به نوعی به شکل مساوی وجود دارد. بسیاری از خبرنگاران آقا در این راه آسیب دیدند همچون خبرنگاران جنگ و ... و باید پذیرفت که با توجه به شرایطی که در آن زندگی می کنیم، اگر خانمی یک سؤال اضافه از یک مسئول کشوری که از جلسه خارج می شود و ده میکروفون جلوی صورتش است بپرسد،با توجه به نگاه مصاحبه شونده متوجه ترجیح انتخاب آقا می‌شویم و اول پاسخ آنها داده می‌شود. از همین روی خطرها و مسائل بسیار دیگری که خانم‌های همکار ما با آن مواجهند نیازمند اصلاح فرهنگی در همه ابعاد است. این معضل، خاص خبرنگاران خانم نیست بلکه به‌عنوان یک آسیب اجتماعی باید دیده شود که اتفاق اخیر اهواز یکی از آنهاست. امیدوارم در گام‌هایی که برداشته می شود شاهد استمر و سخت جانی‌های همکارانم باشیم تا در این مسیر راه را برای نسل‌های بعدی هموار کنند و روزی را شاهد باشیم که آقایان و خانم‌ها در شرایط مساوی به دور از نگاه‌های فمینستی و در شرایط حرفه‌ای بتوانند فعالیت کنند و در حوزه خبر شرایط بهتری برای خانم‌ها رقم بخورد.

نکته دیگر حضور خانم‌ها در در عرصه روزنامه‌نگاری موارد بسیار ناملموس دارد که به چند نمونه مختصر اشاره می‌کنم که می‌توان به بسیاری از اتفاقات تعمیم داد. اگر در تاریخ شفاهی به این موارد کوچک دقت شود مسائل بسیاری از ابعاد مختلفی می تواند دیده و ارزیابی شود و سؤال‌های عمیق تری مطرح شود. تدوین تاریخ شفاهی باتوجه به ثبت مشکلات عدیده خانم‌ها در تعویض دبیر سرویس و سردبیر و ... بسیار دقیق تر انجام خواهد شد. و باید به ایجاد نقش‌های کوچکی که خانم‌ها در مسیر کاری خود ایجاد کردند و رد شدند و ارتقاء یافتند توجه بیشتری شود.

خانم خانی:

آقای دکتر به موضوعاتی پرداختند که برای من بسیار جالب بود و آن این که تفاوت خاطره شفاهی با تعریف تاریخ شفاهی متفاوت است. خانم عابد به موضوع مهم عدم تفکیک جنسیتی روزنامه‌نگاری اشاره کردند.مردان وزنان به یک اندازه در عرصه روزنامه‌نگاری دچار آسیبند. البته تجربیاتی داشتیم که نشان می‌داد که اجحافهایی در کار کردن خانم‌ها در این عرصه وجود دارد.

28 سال به روزنامه نگاری مشغولم 7 سال در حوزه اجتماعی و 21 سال در حوزه روزنامه‌نگاری کودک و نوجوان با خانم لیلا رستگار در نشریه دوچرخه فعالیت کردم و چند سالی است که سردبیر این نشریه ام.باید گفت که به طور جدی حضور زنان از دوره قاجار در عرصه نقد و روزنامه‌نگاری قرار گرفت. اولین زن فعال این حوزه بی بی خانم استرآبادی است که در پاسخ به کتاب تأدیب النسوان نوشته شاهزاده قاجار با کتاب معایب الرجال بسیار هوشمندانه وشیوا با طنز به نقد کتاب پرداخت. ایشان در آن عرصه آنقدر به ادبیات کلاسیک واقف بودند که به وضوح می‌توان متوجه یک نویسنده خانم جدی منتقد شد.

اما در این سه دهه فعالیتم در زوزنامه‌ها تفاوتهایی بین کار زنان و مردان مشاهده کردم. زنان بیشتر به سمت تولید محتوا و گزارش که کاری سخت است و حضور در فضاهای سخت را می طلبد، اهتمام دارند و مردان بیشتر ترجیح می‌دادند که بیشتر یادداشت بنویسند و سریعتر دبیر سرویس و سردبیر شوند و به پست‌های مدیریتی برسند که هر کدام سختی‌های خاص خود را دارد. زنان جسورتر بودند وبیشتر تلاش می‌کردند کهخودشان را به اثبات برسانند. برای مثال در حالی که مشغول تهیه گزارش بودم، بیشتر می دیدم که همکاران آقا علاقه دارند در تحریریه باشند ویادداشت سیاسی بنویسند.

همانطور که می دانید آموزش روزنامه‌نگاری در دو سطح انجام شد عده ای در دانشگاه‌ها روزنامه‌نگاری آکادمیک خواندند و عده ای مثل بنده رشته ادبیات تحصیل کردم و با اساتید حاضر در تحریریه‌ها، روزنامه‌نگاری را آموختم و موارد زیادی آزمون و خطا کردم و پله پله کار را آموختم. تحریریه‌های روزنامه‌ها در این دو سه دهه اخیر به مثابه دانشگاه بوده است و به صورت تجربی آموزش روزنامه‌نگاری را ترویج می کردند. هر چه گذشت متأسفانه به دلایل متفاوت از قدرت رسانه‌های کاغذی کاسته شد. باید گفت کهعلیرغم اینکه سانسور، وجود نشریات دیجیتال و فضای مجازی باعث کاهش مرجعیت خبر از نشریات کاغذی شده است ولی هر کدام کارکردهای خود را دارند. وقتی روزنامه‌نگار نتواند واقعیت‌ها و اتفاقات را شفاف بیان کند قدرت روزنامه‌نگاری کم می‌شود.خیلی اوقات در صفحات مجازی اینستاگرام و فیس بوک شاهد فحش و ناسزا در دایرکت هستم که می گویند روزنامه‌نگار مزدور این حرفها را چرا نمی زنی؟ و باید بگویم که مردم شرایط سیاسی و اجتماعی ما را نمی دانند کهروزنامه‌ها تا چه حدی می توانند واقعیت‌ها را بازگو کنند؟ چه بسا در این مسیر روزنامه‌نگاران مورد تهدید هم قرار گرفتند. مورد دیگر مستند بودن نوشته‌هایمان است که موضوع بسیار مهمی است. برای مثال در این زمینه خاطرات جالبی دارم چراکه جوان بودم ونمی دانستم در قبال خوانده شدن مطالبم باید پاسخگوی افکار عمومی باشم، گاهی داستان و گزارش را با هم تلفیق می کردم که باعث پیش آمدن مسائلی برای من شد.مرحله به مرحله فهمیدم که در رونامه‌نگاری حق ندارم از خودم داستان‌سرایی کنم و مطلبی که مستند نباشدعنوان کنم. 27 سال گذشته ستونی به نام آدمها در یکی از نشریات داشتم و زندگی کاراکترها را می پرسیدم و مصاحبه می کردم و به شکل یک داستان کوتاهی در آن ستون درج می‌کردم گاهی برای اینکه جذابیت کارم زیاد شود در بخش‌هایی اغراق می کردم که ماجراهایی به‌وجود آورد که کم‌کم فهمیدم بابت مطالب غیرمستند باید پاسخگو باشم.

در مورد تاریخ شفاهی متأسفانه کتاب خانم عابد را ندیدم ولی کتابی به نام تاریخ شفاهی مطبوعات نوشته آقای دهباشی و خانم ساطعی وآقای فرید قاسمی وجود دارد. و بسیار به جاست که کوشش شود تاریخ شفاهی دوره معاصر در حوزه زنان و مردان نگاشته شود. معضلات کار زنان در مطبوعات مطرح شود. چرا که جوان بودن، مرد یا زن بودن فرقی ندارد. خبرنگاران در بعضی اماکن خطر می کنند. برای مثال در زلزله بم قرار بود گزارش تهیه کنم وزارت ارشاد یک سری خبرنگار فرستاده بود و اعلام کرد که نمی تواند نیروی جدید بفرستد من رفتم ترمینال جنوب با ماشین‌های سیستان و بلوچستان به محل مورد نظرم رفتم برای تهیه گزارش، شهر پر از مشکلات بهداشتی بود و منع ورود و خروج اعلام شده بود وبا توجه به شرایط وحشتناک، تجارب عجیبی را داشتم که ممکن بود که یک پسر جوان هم دچار همین مشکلات شود. باید گفت آن نگاه سنتی که در جامعه ارتقاء در روزنامه‌نگاری و رسیدن به سردبیری را برای زنان مشکل آفرین می‌کند. در صورتی که شاهد حضور مدیران روزنامه‌نگار خانم بسیار قاطع و ماهری همچون خانم عابد، لیلا رستگار هستیم.

یک خانم روزنامه نگار به دلیل ویژگی‌های شخصیتی به همه کارها می رسد. او علاوه بر تهیه محتوا برای روزنامه به امور خانه داری هم توجه دارد و از این رو می تواند خود را بیشتر ثابت کند. در جامعه ای که مردان حرف اول را می‌زنند زنان مجبور به تلاش بیشتر هستند و با توجه به عکس‌های جمعی کارکنان روزنامه‌های متعدد در سه دهه اخیر شاهد حضور بیشتر زنان در تحریریه‌ها بودم. همانطور که خانم عابد اشاره کردند به دلیل درآمد کم وسختی شغل، تعداد زنان در تحریریه‌ها پررنگ تر از مردان است.

خانم جعفری:

به نوعی مقدمه وخاطرات عنوان شد. از جناب آقای نورایی خواهش می کنم در جمع بندی به موقعیت بانوان روزنامه‌نگار و چالش‌های پیش رو و خاطرات جذاب در این زمینه اشاره بفرمایند.

آقای نورایی:

از صحبت‌های خانم عابد و خانم خانی بهره بردم و مایلم کتابی که خانم عابد تهیه کردند را به عنوان یک مورخ شفاهی حرفه‌ای ببینم.

به قول براهنی تاریخ مذکر، مصرفش تمام شده است و اگر اینگونه که شما می گویید تاریخ مذکر از مرز خارج شده است. در ادوار کاری با دانشجویان خانم فاضلی روبرو شدم که بیشتر کارهای پروژه‌های تحقیقاتی مهم را به آنها واگذار کردمکه دلیل آن، پیگیری، پشتکار و دقت نظرشان بود و در کنار آقایان کارها را به فرجام می بردند. بنابراین پدیده ای به نام تاریخ مذکر که در دوره پیش از معاصر بوده، در معاصری که مدنظر ماست و از آن تعریف داریم کم کم رو به افول است و بیشتر طرح تحقیقاتی است و مشارکت خانم‌هابسیار قابل توجه است.

نکته دوم اصطلاحی است که گفته می شود زود، دیر می شود و هر چه فکر می کنید که میراث بانوان در خبرنگاری است باید به سرعت مکتوب و به پروژه‌های تاریخ شفاهی، حتی مونوگرافی تبدیل شود. فکر می کنم اگر شما از شیوه تاریخ شفاهی جمعی که یادداشتی در این زمینه دارم و در انجمن هم هست و بتوانید دو یا سه نفر از پیشکسوتان خانم جمع را کنید و با آنها مصاحبه کنید بهترین نوع کار در حیطه تاریخ شفاهی است که می تواند مفید باشد. از آنجا که خانم‌ها بیشتر از آقایان صحبت می کنند می توانند در تاریخ شفاهی جمعی همدیگر را تصحیح کنند. اگر چه پر هزینه‌تر است ولی استناد بهتر و بیشتر و جالب تری به دست می‌آید و تا وقتی که این پیشکسوتان در قید حیات هستند باید این پروژه انجام شود.

شعار دیگر مورخین شفاهی Just do it است. در دهه 70 با یک پروژه ای روبه‌رو شدم که یک ژاپنی انجام داده بود و محقق ادبیات بود و قرار بود ورود کلمات جدید را در زبان فارسی پژوهش کند. وی به مدت یک سال اتوبوس راه آهن- تجریش یا میدان امام حسین – آزادی در ساعات تعطیلی مدارس سوار می شد و صحبت‌های دانش آموزان وارد اتوبوس شده را ضبط می کرد و اینگونه توضیح می داد که ما فکر می کنیم که بسیاری از بزرگسالان این جملات را نمی فهمند و هدف آن پروژه را بدین‌گونه تبیین کرد. بعداً نظرم بر آن پروژه این بود که می توانیم تاریخ شفاهی مسافر اتوبوس را بنویسیم و در زمان خودش مطلوب است. باید اذعان داشت که پروژه‌هایی از این دست بسیار است. پروژه‌های اینچنینی همه چیزش خوب است ولی کسی بابت آن پول پرداخت نمی کند. ما بیشتر عمرمان را صرف تولید کردیم و قرار پرداخت نبوده ولی باز پرداخت هم شده است. موضوع دیگر کار جدی است بنده به شخصه به کار غیر جدی ورود نمی کنم. حتی همین جلسه یکی از جدی‌ترین جلسات من است. مطالعاتی داشتم که دلیلی ندارم که در این جلسه مطرح شود و مقالاتی را آرشیو کردم که به دانشجویانی که مشتاقند برای انجام پروژه ارائه خواهد شد. معتقدم که نهایتاً یا وارد هیچ عرصه نباید شد و اگر وارد شدیمباید کامل وارد شد و اگر قرار است تایخ شفاهی باشد باید در حکم آبرو و ویترین باشد. و بسیار خوب و پسندیده استتا کار ماندگار انجام شود.

نکته بعدی باید حتماً در تحقیقات بین سنت شفاهی و تاریخ شفاهی تمایز قائل شد. آنچه ما می گوییم طول تاریخ شفاهی حدود 160 سال است که تقریباً صد سال قبل از من و پدیده کشف حجاب را دربر می گیرد ولی قبل از آن دیگر تاریخ شفاهی نیست و پدیده دیگری است که باید ضبط شود. نکته دیگر اینکه یک خبرنگار خواسته یا ناخواسته در توزیع خبر سالم و صحیح باید ارتقاء سطح شهروندی و دانستن صحیح را لحاظ کند. یکی از دلایلی که در میان مورخین بنده به روش شناسی گرایش پیدا کردم و حداقل دو جلد کتاب در روش تحقیق در تاریخ، نگاشتم،باور به تولید صحیح است و دوری از ارائه تاریخ پر دروغ. پس خبر صحیح در ارتقاء سطح شهروندی موثر است و توزیع تصمیمات درست بر مسئولین و مردم را منتج می‌شود.

نکته دیگر اینکه ذات تاریخ شفاهی وابسته به اسناد، عکس، تصویر و مستندسازی است و کلام آخر اینکه لطفاً چند کار را با هم انجام ندهید تا ویژگی هر موضوع و مبحثی به درستی حفظ شود.

خانم عابد:

پروژه ای که از طرف پژوهشگاه در قالب کتاب به من محول شد به صورت داده خدمت دوستان است به محض اینکه تصمیم به چاپ گرفته شود ارائه خواهم کرد.

نکته بعد آسیبی که ما روزنامه‌نگاران به آن دچاریم نگارش در شرایط مختلف حوزه‌های گوناگون و توجه کمتر به مهم اهمیت پشت صحنه سوژه روزنامه‌نگاری و مکتوبات آن است.بسیار ضروری است که اوضاع و شرایط زیست مهمترین افرادی که هیچ گاه دیده نمی شوند همه اعم از خانم یا آقا با ویژگی‌ها و دیالوگ‌ها و شرایط مشابه تصویر شوند.از آنجا که پژوهشگاه نسبت به این موضوع اقدام کرده، پسندیده است فراخوانی داده شود تا بعضی از دوستان مجرب که سالیان بیشتری فعالیت داشته اند در میزگردهایی مشابه چند جلسه حضور داشته باشند و به روشی که آقای دکتر نورایی فرمودند به این مهم بپردازند و فرصت از دست نرود. ما با نوشتن مکرر فکر می کردیم که زمانه را تصویر می کنیم ولی باز نگشتیم و نظاره کنیم، که برای نوشتن این اتفاقات و در مسیر آنها چه شرایطی پیش آمده است. گاهی اوقات با بازگشت به راه به خصوص در مقطع انتشار نشریه آزما، به عنوان یک مجله مستقل، احساس طی نمودن مسیر با پای پیاده را دارم که دچار ترس و واهمه می شوم و اگر در این سن بودم این جسارت را نمی‌کردم و هیچ وقت به فکر نوشتن در این مسیر صعب نمی‌افتادم.

پس ضروری است به خصوص براس شغل ما که همیشه فکر می کنیم همه کارها را با گزارش‌ها و خبرهایمان انجام دادیم،به بخش مهمتر پشت صحنه این نگاشته‌های روزانه و گزارش‌ها و خبرها توجه کنیم. امیدوارم این کار شروع شده به نتیجه برسد و شاهد مشارکت همه دوستان باشیم و به سهم خود در این کار به خصوص تلاش خواهم کرد چرا که فارق از تفکیک جنسیتینیازی جدی است.

خانم خانی:

باتوجه به کلام آقای دکتر که اصالت کار بسیار اهمیت دارد ولی خانم‌ها قادرند به دلیل ویژگی و شرایطی که دارند چند مسئولیت را موازی هم پیش ببرند و در این مسیر موفق شوند. از آنجا که به داستان نویسی علاقمندم و چند داستان نوشتم، متوجه شدم که همه داستانهایم، به دلیل شغل روزنامه‌نگاری داستانهایم واقعی و ناداستان شده اند. چون در روزنامه عادت به مستند بودن همه محتواها داشتیم این اتفاق افتاده است. پس ناخودآگاه به خاطر شغلم داستانهایم مستند هستند. کتابی به نام زندگی دارم که مستندات، وقایع و خاطرات روزنامه‌نگاری ام را دربر می گیرد. کتاب دیگرم در مورد خاطرات و اتفاقات تحریریه روزنامه‌ها به خصوص حوزه اجتماعی، کودک و نوجوان را در دست تالیف دارم که امیدوارم مفید واقع شود.

پیاده سازی و ویرایش اولیه:احترام السادات قدیمی وحید

تعداد بازدید : ۵,۲۴۳
(چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰) ۱۳:۵۷
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید